همیشه مطالعه و سنجشِ نسبت تجدد در جوامع توسعه نیافته محل مباحثههای فراوانی بوده است؛ کشور ما نیز با تاریخی از معارف انباشته شده وضعیتی سنتگونه نسبت به سایر ملل دارد، همانند اکثر کشورهایی که در غرب آسیا واقع شده است.
همانطور که مرحوم استاد فردید فرمودند:"صدر تاریخ تجدد ما، ذیل تاریخ تجدد غرب قرار داره." دو روز پیش برابر با 8مارس ، روز جهانی زن بود و طبق معمول جماعات روشنفکرمآب ما پیرامون این روز و وقایعی ک پیرامون ماهیت زن در کشور رخ میدهد قلمفرسایی کردند و طبق معمول یادداشتها نوشتندو بولتنها پر کردند؛ در مقابل و طیفی که روز جهانی زن برایش معنا و مفهوم خاصی پیدا نمیکند، در گیرودار این مسئله بود که با توجه ب شرایط موجود و انتشار حداکثری ویروس کشنده کووید19، آیا میشود مراسم اعتکاف را برگزار کرد یا نه؟ آیا میشود اماکن مذهبی به فعالیت روزمره خود ادامه دهد یا نه؟
شاید قسم اول کمی از ماجرا و اتفاقی ک برای کشور افتاده بویی برده باشد، اما قسم دوم همچنان در بلاهتی به سر میبرد که نه در سنت جایی دارد و نه در مذهب، و تاریخی که این قسم به دنبال آن است، تاریخیست که به او قدرت بی چونوچرا میدهد؛ نمونهاش هم مطالبه برخورد با کادر درمانی بود که فیلمهای رقصشان درآمده بود، و از قضا موفق شدند و توانستند از طریق حفاظت و.بهداشت قدرت خود را اعمال کنند و این افراد را مورد مؤاخذه قرار دهند.
ویروس کووید19 ما را به جایی بعد از حتی تجدد پرتاب کرد؛ جایی که درِ اماکن مذهبی جمهوری اسلامی بسته شد و جلوی فعالیتهای مذهبی گرفته شد و حتی لیدر این نظام را از ایراد سخنرانی اولسال بازداشت. ویروس کووید 19 ترازوی شفافاندیشی را مقابل ما گرفت و حتی نشان داد دسته دوم، یعنی سنتگرایانی ک تنها از سنت فقط قید قدرتطلبی را طلب میکنند، میلی برای پاسخگویی اشتباهاتشان ندارند و مثل همیشه پلیسوار ب دنبال حل مسائل هستند و به جای مطالعه منشأ و حل بحران، پیدا کردن انبار ماسک و مواد بهداشتی را برای خود اصل میدانند؛ به همهچیز نگاه #جنگمحور دارد، و حتی برای مقابله با این بیماری از ادبیاتی استفاده میکند (#کرونا_را_شکست_میدهیم) که در رمانهای جنگی میبینیم.
این دقیقاّ وضعیت ماست، وضعیتی که هر روز، از سویی به صفر و از سوی دیگر به 100 نزدیکتر میشود و تعادلی درآن نمیتوان پیدا کرد؛ قسم اول که همواره رویدادهای جهانی مثل روز جهانی زن را دنبال میکند خبر از عدم حضور مقدماتِ یک جامعه مدنی ندارد و یا حتی نمیداند در جامعهای که حرف از رویدادهای بینالمللی میزند، مقدمات تجدد حضور ندارد، و این اقدامات برای قسم اول که صاحب قدرت هست مثل بذلهگویی میماند که لحظهای بیان میشود و لحظه بعد اثرش از بین میرود، به شرط اینکه ارادهای برای مقابله وجود نداشته باشد که در اکثر مواقع وجود دارد.
جامعه ما مومات تجدد را ندارد، سخن گفتن از دموکراسی در کشوری ک 2 ماه پارلمانش تعطیل باشد، حرف مُفتی بیش نیست؛ و این خود نشاندهندهی اینست که در ضروریترین زمان ممکن نمایندههای مردم در کنار آنها نیستند تا از طریق تریبون مجلس صدای مردمان خود را به گوش حاکمیت برسانند؛ این وضعیت هم از دو حالت خارج نیست: 1ـ اینکه مجلس و اهالی آن اهمیتی برای مردمی که انتخابشان کردند قائل نیست 2ـ امور مجلسی که تعطیل است از جای دیگری تأمین و مدیریت میشود و پارلمان عروسک خیمه شببازی بیش نیست.
اشتباه قسم اول، همانها که به دنبال بزرگداشت روز جهانی زن هستند نیز دقیقا اینجاست؛ آنها ایرادات اساسی که ما قبل تجدد است را نمیبینند و به یکباره میخواهند در آغوش دنیای مدرن چشمشان را از این کابوس باز کنند.
در دنیایی که مکتب لیبرالدموکراسی نیز با چالشهای جدی روبروست، ارجاع دادن جوامع سنتگرا به آن عین خودزنی و بهانه دادن به حاکمیت است تا با نظریات دگم خود، خُرده صداهایی که باقی مانده است را نیز از بین ببرد.
پس نتیجه این میشود که باید قبل از هر اقدامی نسبت خود با آن امر ، زبان و تاریخ برآمده از آن را مطالعه کنیم و اول با آن مجموعه مذکور به مفاهمه بپردازیم و پس از آن ایدهای نو که در جهت ایده عالی و غایت است را مطرح نماییم؛ باید به این نکته نیز توجه داشت که در ابتدای راه نمیشود ایده اصلی خود را بروز داد و انتظار ظهور تمام جنبههای آن را داشت، و همواره باید هر اقدامی را پس از یک شناخت قرار داد تا مقبول و مثمر به ثمر باشد.
تجدد ,میشود ,روز ,قسم ,جهانی ,زن ,که در ,جهانی زن ,روز جهانی ,و حتی ,خود را
درباره این سایت